۱۳۹۰ خرداد ۱۳, جمعه

خدا

کاش باشد ! کاش باشد ! تنهایی خیلی سخت است…

۱ نظر:

امین گفت...

اگر قرار باشد خدا سختیِ تنهایی را آسان کند، این که «باشد» و حضورش را احساس نکنی، انگار که «نیست». امّا اگر «نباشد» و حاضر ببینی‌اش، انگار که واقعاً «هست» و تحمّلِ تنهایی‌ را آسان‌تر می‌کند.
تشویش‌برانگیزی این پرسش که "آیا به راستی خدا هست یا نه؟" برای کسی که عدمِ قطعیتِ ایمان را درک کرده‌است و این صداقتِ فکری را دارد که خود را گول نزند و در عینِ حال «تشنه‌ی ایمان‌» است، شاید عُمری پایدار باشد.
یک عمر امید و از پیِِ آن یأس و باز امید و دوباره یاس در انتظارِ چنین کسی که هم می‌خواهد به حقیقت برسد و هم می‌خواهد حقیقت آن‌طوری باشد که او می‌خواهد و تشویشی که همیشه هست و مرارتِ تنهایی را حتّی بیش‌تر هم می‌کند.
شاید اگزیستانسیالیست‌ها حرفِ خوبی می‌زنند که یک‌بار تصمیم‌‌ات را بگیر و تا ابد به آن وفادار باش، هر چند به چشم‌بسته شیرجه‌زدن از ارتفاعی بلند به دریایی طوفانی بماند؛ امّا از یک سو صداقتِ فکری و از سوی دیگر کشش‌ها و دل‌فریبی‌های ایمان نمی‌گذارند چنین کنیم.