۱۳۸۶ شهریور ۲۲, پنجشنبه

تلاش های یک ...

ایکس بهم میگه چرا آپدیت نمی کنی. من به ایکس می گم چیزایی که تو ذهنم هست رو هنوز نمی تونم جمع کنم. ایکس نمی دونه که چرا من دارم قاطی می کنم. تو هم که داری می خونی نمی فهمی...حتی خودم هم اگه یک بار دیگه بخوام بخونمش نمی فهمم! چون با نوشتن هر کلمه کمی خالی می شم و زمانی که این رو تموم می کنم زمانی هستش که خالی خالی شدم و احتمالا اصلا سر در نمیارم که چرا یک نفر انقدر آشفته بودم!

صد تا چیز دارم واسه گفتن اما نمی گم یعنی حس می کنم نمی تونم بگم! چرا؟ چون من دوست دارم کسی که پستام رو می خونه فکر کنه که برای پستام کلی فکر کردم دوست دارم با خوندن پست هام فکر کنه و به نظرش چیز خوبی باشه.
تو نیاز داری کسی تشویقت کنه؟ خوب هممون نیاز داریم منم خوشحال می شم کسی بهم بگه خوب می نویسی!
به قیمت این که خودت نباشی؟
باشه بابا! من زمانی که این بلاگ رو نوشتم توی اولین پستم نوشتم این منم ولی الان که فکر می کنم حس می کنم که من این من رو زیاد دوست ندارم یعنی این که ترجیح می دم این من یکم در مورد چیزای جالب تری حرف بزنه نه در مورد این که چه حسی داره!
مگه تو نمی خواستی اینجا رو مثل یک دفترچه یادداشت بکنی؟
هوم؟ دفترچه یادداشت؟! یکم شجاعانه بود گفتنش ولی دیگه نه جراتشو دارم نه جسارتشو دارم!
چرا؟
چون من زمانی که بلاگ اونایی که این کارو کردند رو می خونم به نظرم این کار احمقانست! حوصله ام سر میره و این که...
صبر کن ببینم! مگه تو نمی خواستی برای خودت بنویسی؟
اره! .
اما تو که داری می گی حوصله کسی که میاد می خونه سر میره این که نشد! به درک حوصلش سر بره! مگه تو اینجا کف گیری؟
نه موضوع اینه که من...
من کاملش می کنم! تو یک آدم از خود راضی هستی که دوست داری هر کسی که میاد اینو بخونه بگه چقدر تو باهوشی فدات شم!
نه اصلا این جوری نیستش! من فقط برام نظر دیگران مهم هستش یعنی حتی اگه از یکی متنفر باشم هم نمی تونم حرفشو مبنی بر چرت بودن حرفام تحمل کنم!
خوب این مشکله! و باید رفع بشه!
نه. من فعلا با این حسم خیلی مشکل ندارم...
نداری؟ پس این چیه؟ جرات نداری که حرفاتو بزنی!
خوب باشه ، قبول بابا! اما باور کن دلیلش از خودراضی بودن نیستش...
خوب باید راه حلی داد که تو دیگه با نوشتن مشکلی نداشته باشی!
خوب ندارم دیگه کلی پست دادم!
خوب طبق گفته هات اون جوری از عقایدت توش نیستش یعنی فقط عقایدی رو نوشتی که مطمئن بودی تایید میشه.
ببین بر فرض این که من اینا رو بنویسم! حالا چه فرقی می کنه که من اینارو تو دفترم بنویسم؟!
فرقش اینه که تو مادامی که داری عقایدتو توی دفترچت محبوس می کنی همین کارو با خودت هم می کنی! خودت رو بسته نگه می داری می بنندی خودت رو گاهی خجالت می کشی بابت حسی که داری حرفایی که داری و ناراحت میشی که یکی بهت بگه که چیزی که بهش اعتقاد داری اشتباه هستش. گرچه این همه رو ناراحت می کنه اما تو باید اینو یاد بگیری که حرفاتو بلند بزنی و منتظر تشویق هم نباشی ! همه موافق نیستند! خیلی ها ازت انتقاد می کنند...
اما به نظرت سخت نیستش؟
چرا سخت باشه؟
آخه من کلی خودمو کشتم بعضی هاشونو رو ورق نوشتم اون وقت تو میگی تو بلاگم بنویسم؟!
راستش من اونقدر روی همه ی حرفام مطمئن نیستم ولی روی این قسمت کم بودن اعتماد به نفست مطمئنم و خودت می تونی هر کاری رو کنی که از شندن انتقاد ها و یا زشتی هات انقدر ناراحت نشی و بهت بر نخوره و یا این که نترسی از این که حرف بزنی.
.....
برای گام اول حرفامو با ایکس نوشتم.

۳ نظر:

Unknown گفت...

انا جان ماشاال... شما خیلی اکتیوی عزیزم ما به گرد پاتون هم نمی رسیم

ناشناس گفت...

sakhtanene in shakhsiete x kheili jalebe.darvaghe tamame tanaghoz haye ke beheshoon barmikhorim rishash hamoon xe. faghat havaset bashe ziad too tanaghoze x va ehsaset gir nayofti. ;)

Unknown گفت...

Hm,man che ghadr az monazereye darooni khosham miad, kheyli doostesh daram, makhsoosan vaghT be dare baste mikhoram! Xee ke to misazi, dar vaghe moghavemate zehnet hast baraye inke to be mane Armanie khodet nazDk beshi, mani ke hamishe doost dari bashi. من این من رو زیاد دوست ندارم یعنی این که ترجیح می دم این من یکم در مورد چیزای جالب تری حرف بزنه
vaghT az khodet khejalat mikeshi in mane Armani hast ke dare be ma sarkooft mizane & mige to chera man nisT? chera mesle man fekr nemikoni? chera hamishe + fekr nemikoni? amma bayad doonest ke in mane armani faghat zadeye takhayolate ma hast, ma bayad bavar konim ke oon nistim & faghat khodemoon hastim!(mane armani jozvi az vojoode khodemoon hast) amma mitoonim az oon gahi baraye pish borde ahdafemoon estefade konim. dar har hal har ensani, por az ehsasate joor va joor hast.. ma ensan ha ehasasat ro az digaran makhfi mikonim, amma dalil nemishe az khodemoon ham makhfi konim! bayad ba khodemoon roo rast bashim & ehsasatemoon ro bavar konim! ensan yani ehsas & tazad! haman tor ke ehsase khoob darim, ehsase bad ham darim & haman tor ke be ehsasate manavi alaghe darim, hava & havas ham dar ma hastesh. be nazaram behtare dar morede oon mani ke too zehnet hast bishtar fekr koni.. dar zemn mitooni chizi ke nemikhay ro inja naneVsi! age doost nadari digaran befahmand, dar har hal hamishe ye chizayi hast! amma baraye khodet benevis ta bedooni ki hasti:D in neveshte shadidan mano yade parsale khodam andakht. kheyli jalebe vaghean:) montaha oon moghe man oon ghadr jorat nadashtam ke vazeh benevisam!
kheyli porharfi kardam:P bye