۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

زمانی که این پست رو توی وبلاگم می خونید حداقل یک سال از نوشتنش می گذره!
می خوام ببینم چقدر می تونم به اهدافم پایبند باشم می خوام ببینم چقدر عرضه دارم!!
می خوام شما هم اینو ببینید و بعد بهم نگید حقت نبود یا بود! می خوام شانس رو حذف کنم از زندگیم می خوام دیگه نگم خوش شانسی یا بد شانسی!
من سال دیگه کنکور دارم.حداقل انتظارم از خودم رتبه ی زیر 100 هست.دوست دارم چون! شما من رو توی این 1 سال می بینید و تلاش هامم همین طور دوست دارم خیلی منطقی بگید چقدر تلاش کردم!
من تا سال دیگه هیچ کاری جز فکر کردن به درس نمی کنم. من تنها به این فکر می کنم که می خوام آینده مو بسازم همین...
آناهیتایی که من توی سال دیگه می بینم کمی مضطرب هست اما نه به خاطر کنکور و نتیجش به خاطر این که 18 سالش شده! باید بره دانشگاه...
دیگه نمی کشم بنویسم! نمی دونم باید چی گفت....
باید دید چی میشه...

۵ نظر:

آيدا گفت...

منم يه همچين چيزي رو "كامپيوتر شريف قبول ميشوم " رو رو در و ديوار از ساليان پيش نوشته بودم (حتي روي سيفون دستشويي )‌ ...خنده ام ميگيره الان كه دارم وسايلم و جمع ميكنم يه هو در يه جاهاي نامتعارف ميبينمشون !!!!!
من هم فكر ميكردم 18 سالگي سنيه كه آدم عقل و شعور داره حاضره به خاطر هدفش از همه چيش بزنه ... حاصره كمتر بخوره و بخوابه حاضره اينترنت و اخبار انتخابات رو بيخيال بشه .... حاضره ديگه سر كلاس حرف نزنه ......
آقا جان ! همون گهي بودم كه هستم (ببخشيد )
برو برگرد نداره ..... 18 سالگي هم خبري نبود ... الانم حتما" فكر ميكنيم الا ن ميريم دانشگاه فلان ميكنيم بسان ميكنيم .... من كه چشمم آب نميخوره ...
از من به تو نصيحت
اين پست رو بخون و لبخند بزن ....در كمال آرامش ....اين نوشته مال يه زماني بوده كه الان ديگه نيست .... پس ميمونه لاي دفترچه خاطرات الكترونيكيت !!!!
عزيزم ! توو تلاشت و هدفت بيستين 20!توپ عالي ماه !

ADayDreamer گفت...

وای من یادم رفت همچین پستی رو گذاشته بودم!! خدای من.... چه خفن...
البته من ناراحت نمی شم فقط فکر می کنم چقدر تغییر کردم! چقدر ارزش هام عوض شده و چقدر کس دیگه ای به نظر شدم

ADayDreamer گفت...

و به این فکر می کنم که من همه سعیم رو کردم که به درسم فکر کنم...!
امروز یهو توی وضعیتی قرار گرفتم که سر کنکور داشتم و باز هم نتونستم حواسم رو روی کاری که می کردم متمرکز کنم!! فکر می کنم اتفاقی که برای من افتاد اگر برای هر کسی می افتاد همین طوری می کرد :))

آيدا گفت...

اين تمركزي كه ميگي ياور كن هيچ كس نداره !!!!
هيچ كس ...همه تو خونشون مشكلاتي دارن مشكلاتي كه براي خودشون يا اعضاي خانوادشون پيش مياد حواس آدمو پرت ميكنه ...
انسانيم ديگه ....
اين دغدغه و درد متعالي نشانه ي ورود به وادي انسانيت است ...
اه
خلاص شديم از شرشون ..... چه حس خوبي !

ADayDreamer گفت...

امروز متوجه شدم واسه من تازه بدبختیام شروع شده!!! 2 سال باید حداقل زجر بکشم اگه بخوام این طوری ادامه بدم !