۱۳۹۳ آذر ۶, پنجشنبه

هیچ وقت فکر نمی کردم دیروز در حالی که داشتم گریه می کردم و کسی رو نداشتم که بهش زنگ بزنم و بگم فکر می کنم مامان بزرگم چیزیش شده و کمکم کنید؛ در فاصله 24 ساعتی اش با کسی صحبت کنم که آن لحظات فکر می کردم بهترین آدم است که زنگش بزنم...

هیچ نظری موجود نیست: