۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

تاسف کافی است تغییر کن

این را تکرار می کنم با خودم.راستش فکر این که چه موجود آشغالی هستم مرا دیوانه می کند.

اما تا زمانی که این ها رفع نشوند،این مشکلات زیاد و فجیع نمی توانم آرامش را بیابم و یا متاسف نباشم.

ایکس انتقام می گیرد از وای برای سر به هوایی ها و بی فکری هایش.وای نگاه می کند و دفاعی ندارد.من سرم را تکان می دهم و نفس عمیق می کشم.نفس کم می آید.باید سامانشان دهم قبل از این که یکدیگر را تکه تکه کنند

هیچ نظری موجود نیست: