۱۳۹۳ مهر ۴, جمعه

"بیدار می شویم. امروز چه روزی است؟ اول ژانویه 1841. پتر به ما دستور داد سالهایمان را از میلاد مسیح حساب کنیم. پتر کبیر به ما دستور داد ماه هایمان را از ژانویه محاسبه کنیم.
وقت لباس پوشیدن است:لباسمان به سبکی است که پتر اول مقرر داشت، یونیفرممان مطابق مد اوست. پارچه اش در کارخانه ای بافته شده که او ایجاد کرد؛ پشم آن از گوسفندی چیده شده که او پرورشش را آغاز کرد.
کتابی به چشممان می خورد:پتر کبیر این خط را عرضه داشت و خودش حروف را مشخص کرد. شروع به خواندن می کنی: این زبان در عصر پتر اول به زبان نوشتاری، به زبان ادبی تبدیل شد و جای زبان پیشین کلیسا را گرفت.
روزنامهها را می آورند:پتر آنها را عرضه داشت.
باید چیزهایی بخری : همه از دستمال ابریشمی تا تخت کفشت تو را به یاد پتر کبیر می اندازد. برخی را او دستور داد بیاورند، برخی دیگر را او بار کشتی هایش کرد و به بندرگاه هایشان آ رو و از طریق آبراه ها و جاده هایش عرضه داشت تا مورد استفاده قرار بگیرند."
تاریخ روسیه، نیکولای ریازانوفسکی
چیزی که در این نوشته جالب است این است که انگار کل سرزمین ملک خصوصی تزار بوده : استفاده از عبارات کشتی هایش، بندرگاهش ، آبراه ها و جاده هایش. احتمالا نویسنده قصد داشته که تاکید کند همه این ها از برکت حضور پتر است، اوست که بندرها و کشتی ها را ایجاد کرد اما باز هم به نظر می رسد که روسیه ملک خصوصی تزار است و او هرکاری نه با کشور بلکه با مردم می کند:از اصلاح صورت گرفته تا مالیات ریش و تقویم.

هیچ نظری موجود نیست: