مهم نیست که همه مردم جهان بیان بهت بگند که کسی که تو رو ترک کرد به خاطر این ترکت نکرد که کسی بهتر از تو دیده و دیگه دوست داشتنی نیستی. حتی اگه خودش هم بیاد و قسم بخوره که از روی صداقت گفته که زیبا هستی و دوست داشتنی باز هم نمی تونه این حقیقت رو عوض کنه که ترک شدی.
ترک شدن این حس رو می ده که خوب نبودیم ، موجودات بهتر از ما وجود دارند و هر آن ممکنه دوباره ترک بشیم. ترک شدن به ما ثابت می کند موجودات پرفکتی نیستیم حتی در ذهن متوهم دوستمان ، معشوقمان و وقتی پرفکت نیستیم پس بهتر ها هستند. ترک شدن عدم امنیت را می دهد و فکر به رقابت. ترک شدن بیماری وسواس را بیشتر می کند این مرض رقابت کردن مرا بیشتر می کند چرا که بازار آزادی داریم و اگه دیر بجنبیم رقبا خردمان می کنند. ترک شدن حتی تمایلات کمال گرایانه مرا بیشتر می کند و آتشی است در وجودم برای این که لااقل به خودم ثابت کنم آنقدرها هم بد نبودم...من هم دوست داشتنی هستم ، من هم دانا هستم من هم سکسی هستم... ترک شدن چیز بدیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر