۱۳۹۳ تیر ۲۹, یکشنبه

لفت ات دی التر

مهم نیست که همه مردم جهان بیان بهت بگند که کسی که تو رو ترک کرد به خاطر این ترکت نکرد که کسی بهتر از تو دیده و دیگه دوست داشتنی نیستی. حتی اگه خودش هم بیاد و قسم بخوره که از روی صداقت گفته که زیبا هستی و دوست داشتنی باز هم نمی تونه این حقیقت رو عوض کنه که ترک شدی.
ترک شدن این حس رو می ده که خوب نبودیم ، موجودات بهتر از ما وجود دارند و هر آن ممکنه دوباره ترک بشیم. ترک شدن به ما ثابت می کند موجودات پرفکتی نیستیم حتی در ذهن متوهم دوستمان ، معشوقمان و وقتی پرفکت نیستیم پس بهتر ها هستند. ترک شدن عدم امنیت را می دهد و فکر به رقابت. ترک شدن بیماری وسواس را بیشتر می کند این مرض رقابت کردن مرا بیشتر می کند چرا که بازار آزادی داریم و اگه دیر بجنبیم رقبا خردمان می کنند. ترک شدن حتی تمایلات کمال گرایانه مرا بیشتر می کند و آتشی است در وجودم برای این که لااقل به خودم ثابت کنم آنقدرها هم بد نبودم...من هم دوست داشتنی هستم ، من هم دانا هستم من هم سکسی هستم... ترک شدن چیز بدیست.

هیچ نظری موجود نیست: